یادداشت دامنه داراب‌کلا
 
 
راهی به دانش و ارزش : ابراهیم طالبی دارابی دامنه
 

به نام خدا. توضیح: دوستی متنی از کوروش گذاشت با این جملات: «به یادتان می‌آورم تا بدانید که زیباترین منش برای انسان محبت است، پــس مـحـبـت کـنـیـد چه به دوست و چه دشمن که محبت دوست را بزرگ کنـد و دشمن را نیـز دوست.» کوروش.

در پاسخ به او نوشتم: به نام خدا. سلام و عرض عصر به خیر. جناب... .‌ درین باره مقداری سخن دارم. در زیر خواهم نوشت؛ هر چند چکیده؛ عین ماستِ کیسه: گزینش سخن بزرگان و مشهوران، اقدام عقلانی و اخلاقی و حتی عاطفی‌یی می‌باشد که اثر خود را هم، معمولاً درجا، برجای می‌گذارد. درین نقل، حرف کوروش -پادشاه مشهور هخامنشی- سانسور صورت گرفته. گرچه حُب و محبت که شما بر روی آن به تأکید اکید و عمیق و البته وحید !! رفته‌اید، آنچنان در روابط انسانی عیار دارد که حتی مزد رسالت پیامبر رحمت و شفقت حضرت محمد مصطفی -ص- محبت و مَودّت به خاندان ایشان است که در ادبیات دینی ما به اهل بیت -علیهم السلام- تعیین شده است که شامل معرفت و ارادت و پیروی است. اما سانسور کجاست؟ آنجا که خودِ کوروش در طی نزدیک ۷۰ سال عمر خود، که تقریباً نیمی از آن را (یعنی از ۴۰ سالگی تا ۷۰ سالگی) پادشاه بوده است، بر روی زین اسبِ جنگ و شمشیربه‌دست نشسته و در ستیز و جنگ بوده است و از جمله پادشاهانی است که، کمتر از جنگ و کشت‌وکشتار و دفاع و مقاومت دست شسته است؛ همواره در جهان‌گشایی و کشورگشایی و مرزگذاری امپراتوری خود، و ایضاً برخی مواقع هم در جنگ با کسانی بوده که به عنوان ستمدیده ازو کمک طلبیده بودند، شرکت مستقیم و پیشرو داشته است بنابرین، کسانی که کوروش را درین جور جمله‌ها، خوش‌نما و تک‌بُعدی جانمایی و زرورق می‌کنند، اگرچه گزینش زیبایی است، اما تمام چهره و افکار و اندیشه‌ی او نیست و بلکه گرایی نادرست به مخاطب است. حتی خود او نیز سرانجام به دست تومیریس، آن هم نه در بستر صلح، که در حین جنگ و نبرد و مقاومت با اقوام دیگر کشته شد. پس، تأکید وحید روی ابعاد بزرگان کاری کامل نیست، اگرچه پسندیده و نشان حُسن نظر است. گمان کنم این مقدار بسنده کند و زیادتر ازین ننویسم.


برچسب‌ها: ایران, مشاهیر, چهره‌ها
 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۸ آبان ۱۴۰۱ساعت ۵ ب.ظ  توسط ابراهیم طالبی دارابی  | 

به نام خدا. به قلم دامنه. زیبایی‌شناسی صدرایی. سلام. گرچه آقای علی بابایی کتاب "زیبایی‌شناسی در مکتب ملاصدرا؛ پریچهره‌ی حکمت" را سنگین و حجیم نوشت؛ اما سدّی نشد که این اثر را نخوانم. به‌هرحال، به مطالعه‌ی آن را به پایان بردم. آنچه خواهم نوشت برداشتم است از این کتاب ۳۹۲ صفحه‌ای، که عکسی هم از جلدش انداختم.

 

 

باوم‌گارتِن فیلسوف آلمانی ( ۱۷۶۲ - ۱۷۱۴ ) اولین بار واژه‌ی «زیبایی‌شناسی» را به کار برد. منظور از زیبا این است حسّ از آن لذت ببَرد. اما این لغت سپس دامنه‌ی گسترده‌تری پذیرفت. یعنی از داوری‌ها و ارزیایی‌های چهره و اندام، به موارد دیگر سیر کرد؛ به ویژگی‌ها، به نگرش‌ها، به تجربه‌ها و به ارزش‌ها و ... .

ساده‌تر کنم؟ زیبایی از حسّ التذاذ عبور کرد. مثلاً «خیر» زیباست. که علامه طباطبایی خیر را چیزی می‌داند که "شیء آن را قصد کرده و دوست داشته و به سوی آن متوجه است." برای نخستین مرتبه، انسان از راه مشاهده‌ی جمالِ همنوعان، پی به مفهوم زیبایی برد. مرحوم شیخ اشراق حکیم سُهروردی حتی عشق را برادرِ زیبایی معرفی کرد. و یا در قرآن، زییایی همان "حُسن" است که مثال‌های فراوانی دارد که به سه نمونه بسنده می‌کنم:

زیبایی تبلیع: وَ جادِلْهُم بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَن (۱۲۵ / نحل)

و با آنان به [شیوه‌‏اى] که نیکوتر است مجادله نماى.

 

زیبایی برخورد: فَاصفَحِ الصَّفحَ الْجَمیل (۸۵ / حجر)

پس [از آنان‏] در گذر و گذشتى نیکو پیشه کن‏.

 

زیبایی آدمی: وَ صَوَّرَکُم فَأَحسَنَ صُوَرَکُم (۳ / تغابن)

و شما را صورتگرى کرد و صورت‌هایتان را نیکو آراست.
 
و یا در نهج‌البلاغه که زیبایی عبادت؛ خشوع است. زیبایی ریاست، بخشش است. زیبایی حکومت، عدالت است. و جالب این که امام علی ع زیبایی فرد و علم را شبیه هم توصیف است؛ حِلم.
 
به گفته‌ی مرحوم دهخدا، زیبا از ( زیب + ا ) است؛ یعنی زیبنده، نیکو. در منظر مرحوم ملاصدرا، حتی تصوُّر زیبایی، سبب عشق است. و علت عشق هم، شوق به کمالی است که فافد آن است یا دوامِ کمالی است که واجد آن است. لذا واجب یعنی آفریدگار متعال، از هر زیبایی، زیباتر است چون کمالِ تام است و زیبایی محض. ملاصدرا زیبایی را ادراک‌کردنی می‌داند. و معتقد است خیر با خدا مساوق است. یعنی مرادف. و به همین دلیل نزد عُقلا، خیر کرامت دارد. اوج حرف صدرایی آن‌گونه که من فهمیدم این است که زیبایی باید از گزند تمایلات نفسانی دور مانَد و انسان تجلی و نورباران زیبایی را در معاد خواهد یافت زیرا آن عالَم در نگاه صدرایی، عالَم پاک و بری از هر شرّ و کژی‌ست.


برچسب‌ها: کتاب, چهره‌ها, خداشناسی
 |+| نوشته شده در  دوشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۱ساعت ۱۰ ق.ظ  توسط ابراهیم طالبی دارابی  | 
  بالا