یادداشت دامنه داراب‌کلا

راهی به دانش و ارزش : ابراهیم طالبی دارابی دامنه

اتحاد علم و فضیلت

یکشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ ۹ ق.ظ

به قلم دامنه : بِاذن اللهِ. سلام بر خدا و بندگان خوب خدا. تاسوعاست؛ قلم اگر جاسِر است، قلب اگر عاجز است، شک نشود در تاسوعا باید به فردایش عاشورا تفکر کرد که آزادگان جهان به آن فرهنگ گرفتندُ و مکتب. با حرف سقراط و دو بیت از شاعر به واقعه‌ی عاشورا متصل می‌شوم. یعنی از بُرون‌دینی به دُرون‌دینی.

سقراط سخنی دارد؛ راست. «علم و فضیلت، وحدت دارند.» یعنی هر دو کنار هم می‌نشینند. مُصاحبِ هم هستند. هر کس آن را داشت، دچار تشتت و تلاطُم نمی‌شود؛ نداشت، اسیرش است. چه کسی بافضلیت‌تر از امام حسین ع که در برابر خود، با عنصری سُست و پر از جهالت، روبرو بود ولی با شهامت با او حتی یک ثانیه سازش نکرد. فضلیت، با علم و عالم جمع استُ با رسالت، ولی رذیلت با هر چه جهل و جاهل است مجتمع استُ سر در آخور رذالت. پس؛ واقعه‌ی عاشورا مَصاف خونین رذیلت با فضلیت بود؛ جنگِ جهل در برابر فضل.

اما شاعر چه گفت؟! گفتُ سُرود:

گر راحتِ دل خواهی وُ آسایشِ تَن

با لُقمه و خِرْقه‌ای ساز وُ تنِ زن

گر اطلس و اسب خواهی وُ ماهِ خُتَن

از شرق به غرب میدو وُ جان میکَن

برای یک انسان فاقد جهان‌بینی و فاسد در همه‌حال، کشتارِ امام حسین ع و یاران اندکْ اما لبریز از ارزش و ایمان، قباحت‌آمیزترین سیاست است، چرا؟ چون او دنبال همان چیزهایی بود که درین شعر موجود است. شعر برای او سُروده نشده، اما این شخص که تخت حکومت اسلام را در شام از آن خود ساخته بود، دنبال همین بود که شرق و غرب عالم را زیر یوغ خود برَد. نبُرد زود از زین افتادُ در حوارین در مَزبَله‌ای متعفَّن در پشت دمشق، دفن شدُ نا«بود». آن امام حسین ع هست، که هنوز هم «هست». همه آمدند که «حکومت اسلامی» تشکیل دهند؛ اما هوس قدرت نگذاشتُ و آنچه انجام دادند حکومت بر اسلام! بود، نه حکومت در اسلام. بگذرم. خاتمه دامنه

اشاره به دو لغت:

میدو: از مصدر دویدن؛ بِدو.

میکن: از مصدر کندن؛ بِکَن.

برچسب‌ها: دین، علم
نویسنده: ابراهیم طالبی دارابی
© یادداشت دامنه داراب‌کلا