یادداشت دامنه داراب‌کلا
 
 
راهی به دانش و ارزش : ابراهیم طالبی دارابی دامنه
 

به نام خدا. سلام. انسان -شرفمند موجود- هم شاگردِ آموزشگاه جهان است و هم نیرویِ پرورشیِ هستی. هم دانش می‌آموزد و هم ارزش می‌گیرد. گویند همه‌چیزِ انسان را شاید بتوان به یغما برَند، اما فهمش را هرگز. پیام‌های مخابره‌ی ملِکان به پیامبران -علیهم‌السّلام- همه حاوی دمیدنِ فکر و معنا در انسان بوده است. این دو را هیچ رُستم و یَلی، از کفش نتوانَد رُبود، الّا حینی که خود به جُمود گرایَد و تقلیدیِ طوطی‌وار کنَد. هیچ قدَرقدرتی در جامعه‌ی توحیدی (=می‌شود خوانده شد مردمی که عادت به آزادگی و آزادی خدادادی و دیانت و درایت دارند و در زیرِ علَم علوم ربّانی‌اند) حقِ خُردترین خودکامگی‌یی برای خود ندارد که خِرَد مردم بدُزدد و ایشان را خُرد و خفیف کند. جاده‌ی توحیدی به روی هر کسی که بخواهد با خفّتِ عقول عموم و اعلانِ تعطیلی درازمدتِ تفکر جامعه‌ی انسانی (=مدنی هم نامیده می‌شود) بر سایرین سلطه‌گری کند، مسدودِ مسدود است و ای بسا به حکم خدا ممکن است هر آن! پُر از دست‌انداز و سنگلاخ و سنگریزه و کُند یا سریع «صَرصَر» سَمومِ «ثمود» شود، برای کیان؟ برتری‌طلبان، زیادی‌خواهان. بَعُدا بر طریقه‌ی پُرطمطراق. صورت‌مسئله در منطقِ تاران و تارندگان آن است تاری‌مو معلوم‌شدن، دِشنه‌ی شَحنه می‌خواهد (که مو و بازو و رو البته هنجار دارد) اما دهها جنحه‌ی دیگر که قوامِ قوم را موهوم می‌کند، داروغه که نه!!! بلکه گذَر و فقط نصیحت می‌طلبد و گذشت و تخفیف جُرم و ساخت و پاخت. زنهار! زنهار! حکومت‌شوندگان در جامعه‌ی فاضله‌ی توحیدی -بسا بسا- افضل از حکومت‌کنندگان‌اند. محیط برای همه یکسان است و خلخال پای هر کس در امان. شاخص پروبال دادن به انسان، پَروای نور است، نه پیروی کور. اگر «خلخالی»یی هم لازم شد به ترازو و میزان حکم می‌رانَد. و هیچ قادری هم، حق ندارد مردم را "شُترِ آبکش" کند؛ که امیری چون هُمام‌امام، در آن جریانِ شَوم شورش ضدخلیفه‌ی سه به عبداللّه‏ بن عباس مستقیم گفت: «پسرِ عباس! عثمان جز این نمی‌‏خواهد که چون شُترِ آبکش بُوَم، با دَلوی بزرگ پیش آیم و پس روَم.» در فلسفه‌ی سیاستِ جامعه‌ی توحیدی‌یی که هُمام‌امام نُمادش باشد، اُمت و عموم آدمیان با هر کیش و دین و آئین، در یک روندِ سالم، رَونده‌ای بی‌هراس‌اند و "حق را بدونِ لکنتِ زبان، از اَقویا می‌‏گیرند." زیرا در جامعه‌ی توحیدی «بِ»ی همه جَرّ می‌دهد! نه فقط «بِ»ی زرمندان زورمندان تزویروَرزان.


برچسب‌ها: سیاست, جامعه, دین
 |+| نوشته شده در  یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ساعت ۱۲ ق.ظ  توسط ابراهیم طالبی دارابی  | 
  بالا